ریحانهریحانه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

ریحانه بهشتی

خدایی کن

نگاه کن به کوچکی و بی پناهی و نیازهای لحظه به لحظه اش. که دمی تو را از خود غافل نمی خواهد و نمی تواند ببیند. هیچ کسی را در دنیا نمی شناسد جز تو. با هیچ کس پیوندی ندارد جز تو. به هیچ کس امید نمی بندد جز تو. به هیچ کس آرام نمی گیرد جز تو.   فقط و فقط تو را می شناسد و تو را می خواهد. عجیب "یکّه شناس" است. اوج نیاز و بیچارگی اش را حسّ می کنی؟ اوج قدرت و حیات خودت را درک می کنی؟   اگر او را محروم کنی، چه کسی او را می پرورد؟ و تو... که خود او را آورده ای و خواسته ای و دوست داشته ای؛ می شود محرومش کنی؟ می شود کنارش نباشی و نمانی؟ آن هم زمانی که نیاز و تکیه گاه و امید او، فقط و فقط تویی! تجربه ی...
20 آذر 1391

10 ماهگی ریحانی

عزیزم ماهگیت مبارک و یه عکس تاریخی از ریحان مامانی و"عروسکش" عزیزم بردیمت مراسم شیرخوارگان علی اضغر"کلی از شما عکس گرفتن" عزیزم بابابزرگی شب تاسوعا نذری داشت که شما هم برای اولین بار پیش ما بودی که بابت این موضوع کلی خدا رو شکر کردیم. روز عاشورا هم رفتیم با هیئت امامزاده،بابازرگ همش میبردت تو هیئت شماام کلی ذوق کردی. ...
11 آذر 1391

دخترم دندون درآورده!!!!

بالاخره دو تا از دندونای دخترم دراومد!!!! هورااااااااااااااااا البته چند روزی هست که دخترم دندونای قشنگش دراومده،انقده کوچیکه که فعلا فقط با دست میشه حسش کرد ولی ریحان مامانی از همون کوچولوها نهایت استفاده رو میکنه آی گاز میزنه آی گاز میزنه ...
8 آذر 1391

شیرین کاری های ریحانه مامان

سلام عشقم مامانی هر روز که داری بزرگتر میشی خواستنی تر و شیرین تر شدی یه عالمه کار جدید یاد گرفتی عسلم مثل: یاد گرفتی میگی گیا(بیا) به موبایل و اسباب بازیا و البته پیشی بابابزرگی میگی جی جی دست میزنی آخ قربونت تازه یادم گرفتی میگی جیگر اونم با تشدید عزیزکم کلاغ پرم بازی میکنه انگشت اشارتو میاری بالا میگی گر(پر) بهت که میگم کدومو میخوای نشون بده با دست اشاره میکنی قربونت برم راستی راستی دخترم میتونه تا دو قدمم راه بره البته سریع میوفتی ولی اون روز دور نیست که بدوئی مامانی مثل خانوما میشینی سی دی چرا و حسنی نگاه میکنی به موبایلم علاقه زیادی داری بابا واسه دخترم دست بزنید ...
30 آبان 1391

8 ماهگی ریحان خانم خانوما

ریحان جونی   ماهه شد جیگر مامانی 8/7/91 هشت ماهه شد،ببخشید مامان جون که دیر آپ کردم آخه به نت دسترسی ندارم   خب دیگه از بستنی و شیرموز رسیدی به آبمیوه اونم فقط پاکتی با نی نوش جونت عزیزم اینم از یه شاهکار دیگه؛داری ماکارونی میخوری عشقم خانم خانوما در حال رفتن به خرید و حالا خانم خانوما در حال خرید البته فقط تو سبد خرید چک میکردی ببینی همه چیزو خریدیم یا نه،اینم خیلی سخته مامان فدات مگه من نباشم که تو اینجوری بغض کنی زندگیم آی آی شیطون شدیااا،تقصیره خاله هاته که میزارن از این کارای بد کنی.خودتم فهمیدی که کار بد کردی که با تعجب نگاه میکنی؟؟!! جاااااان بالاخره داری یاد ...
18 آبان 1391

9 ماهگی ریحان بانو

٨/٨/٩١ ریحان مامانی ٩ ماهه شد   هوووووووووووووووووووووورااااااااااااااااااااااااا   دست دستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست بسه مامان جون جوگیر نشو حالا میرسیم به عکسای خوشگل دخترم خب جشن تموم شد حالا همه برن خونه هاشون بای بای ...
18 آبان 1391

ریحانه و چادر

  الهی فدات بشم امیدوارم همیشه خدا رو تو قلبت و کارهات داشته باشی  تا بتونی با کمکش به همه ی چیزایی که میخوای برسی تا بتونی خوشبخت زندگی کنی چون خوشبختیه تو آرزوی من و باباته   ...
4 آبان 1391