من اومدم....
دارم جیش گفتن تمرین میکنم!!!!
تازشم رفتم خونه عزیز جون و عمه و عموها
من و پسرعمه و پسرعموها
و اما عضو جدید خانواده پدری،یعنی امیرعلی جون
رفتم سرخاک بابابزرگ عیسی.صلوات فرستادم،البته ب زبون خودم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
دارم جیش گفتن تمرین میکنم!!!!
تازشم رفتم خونه عزیز جون و عمه و عموها
من و پسرعمه و پسرعموها
و اما عضو جدید خانواده پدری،یعنی امیرعلی جون
رفتم سرخاک بابابزرگ عیسی.صلوات فرستادم،البته ب زبون خودم